پس از جنگ جهانی دوم،بنا به دلایل متعدد بسیاری از کشور ها در صدد اصلاح ساختار مالیاتی خود برآمدند.در این میان مالیات بر ارزش افزوده در دو دهه گذشته به عنوان یک روش جدید مطرح شده و به لحاظ ویژگی های انعطاف پذیری که دارد مورد توجه کشورهای مختلف به هنگام اصلاح ساختار مالیاتی واقع شده است.
اهم دلایلی که انگیزه این اصلاح به شمار می روند را می توان درچهار گروه زیر طبقه بندی نمود:
علیرغم اینکه به خاطر ناشناخته بودن مالیات بر ارزش افزوده برخی از کشورها نسبت به پذیرش آن ابراز نگرانی کرده اند،اما با گذشت زمان شمار کشورهای استفاده کننده از این مالیات به طور قابل توجهی افزایش یافته است. به طور کلی در بررسی گوناگون در خصوص تئوری مالیات بر ارزش افزوده،صاحب نظران اقتصادی این مالیات را از سه جنبه مختلف بررسی کرده اند.
این سه جنبه عباریند از:
برای نخستین بار،مالیات بر ارزش افزوده توسط ((فو زیمنس)) به منظور فائق آمدن بر مسائل مادی بعد از جنگ طرح ریزی و به دولت آلمان معرفی شد.به رغم اظهار علاقه و تمایل کشورها دیگر(مثل آرژانتین و فرانسه)در مورد آگاهی از چگونگی ساختار مالیات بر ارزش افزوده،این مالیات به طور رسمی تا سال ۱۳۵۴ در هیچ کشوری بکار گرفته نشد.در این سال کشور فرانسه مالیات بر ارزش افزوده را به عنوان مالیات برای کالای مصرفی در مرحله تولید اعمال کرد و در سال ۱۹۸۶ این کشور توانست مالیات بر ارزش افزوده را بصورت مالیاتی جامع به مرحله خرده فروشی گسترش دهد.
در دهه ۱۹۶۰ بسیاری از کشورهای اروپایی از مزایای مالیات بر ارزش افزوده آگاه شدند و این مالیات تدریجاً در سیستم مالیاتی بسیاری از کشورهای اروپایی به کار گرفته شد.در اواسط دهه ۱۹۶۰ (سال۱۹۶۶) جامعه اروپا به منظور هماهنگ سازی سیستم مالیاتی و بهبود جریان کالاها و خدمات تمام کشورهای عضو را مکلف به پذیرش ساختار مالیات بر ارزش افزوده کرد و نیز پذیرش این مالیات را به عنوان یکی از پیش نیازهای لازم به منظور عضویت در جامعه اروپا مطرح نمود.
در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بسیاری از اعضای جامعه مشترک کشورهای اروپایی این مالیات را پذیرفتند.(دانمارک۱۹۶۷-آلمان غربی ۱۹۶۸-لوکزامبورگ ۱۹۷۰-بلژیک ۱۹۷۱-ایرلند ۱۹۷۲-ایتالیا ۱۹۷۳-انگلستان ۱۹۷۳)
در همین زمان و نیز در دهه های بعد کشورهای دیگری (از جمله برزیل،اروگوئه،مکزیک،آرژانتین،شیلی،ساحل عاج،امریکا،ژاپن،استرالیا،سوئد،الجزایر،مغرب و یونس) به خیل کشورهای استفاده کننده ازمالیات بر ارزش افزوده کالاهای کارخانه ای،مالیات بر کل فروش مالیات بر درآمد شرکتها و .....پیوستند. ازسوی دیگر،انتقال از سیستم برنامه ریزی متمرکز به سیستم متکی به مکانیزم بازار نیز لزوم تغییر سیستم مالیاتی را در کشورهای اروپای مرکزی و شرقی ایجاب کرده است.
در حال حاضر کشورهای مجارستان و آلمان دمکراتیک (قیل از ادغام دو آلمان)مالیات بر ارزش افزوده را به منظور اصلاح ساختار مالیاتی خود به کار بستند.علاوه بر این کشورهای بلغارستان،لهستان و یوگوسلاوی نیز نسبت به کاربرد این روش مالیاتی از خود تمایلات مثبت نشان داده اند. به هر حال با گذشت زمان و نمایان شدن نقاط قوت مالیات بر ارزش افزوده،درجه محبوبیت این مالیات بیشتر گشته است.به طوری که در حال حاظر بیش از ۵۰ کشور از این مالیات استفاده می کنند و بیش از ده کشور دیگر نیز به طور جدی در مورد پذیرا شدن آن از خود تلاش های مثبتی نشان داده اند.
نرخ و پایه مالیاتی مالیات بر ارزش افزوده در کشورهای مختلف متفاوت بوده و متوسط نرخ به کار گرفته شده در حدود ۵ تا ۱۸ درصد در حال نوسان بوده است.
هر چند که در تعدادی از کشورها،بعضی از خدمات مثل خدمات دارویی،خدمات بیمارستانی،خدمات امنیتی،خدمات خانه،خدمات بیمه،خدمات پستی و خدمات زیر بنایی مثل آب و برق و گاز مشمول مالیات نمی شود،اما در برخی کشورها،پایه مالیات بر ارزش افزوده وسیع تر از سایر مالیات های سنتی بوده و مواردی از قبیل خدمات تفریحی ،خدمات حمل و نقل،خدمات قانونی،خدمات ملکی و حتی خدمات زیر بنایی را نیز در بر می گیرد.
این پایه وسیع توانسته است در بسیاری از کشورها درآمدهای مالیاتی را به طور قابل توجهی افزایش دهد.از طرفی پایه ای از کشورها نیز به دلیل رعایت رفاه اجتماعی،مواد غذایی و مواد مورد نیاز عامه مردم را مشمول نرخ های پایین تر مالیاتی کرده اند.هر چند که کشورهای عضو جامعه مشترک اروپا از جمله کشورهای پیشتاز در زمینه یکسان سازی نرخ های مالیات بر ارزش افزوده بوده اند،لیکن تلاش آنها در این زمینه تا کنون به ثمر نرسیده است.