دارایی های ثابت مشهود و دارایی های ثابت نامشهود یک بخش اعظمی از منابع کسب و کارها را به خود اختصاص می دهند و به همین جهت دارای اهمیت بسیاری در حسابداری می باشند و ضروری است تا ما دانش و اطلاعات خود را نسبت به مفاهیم کلیدی و پایه ای دارایی های ثابت افزایش دهیم.در این پست ما قصد داریم مفاهیم تحلیلی و کلیدی مهم در رابطه با دارایی های بلندمدت را در اختیار شما کاربران گرامی قرار دهیم پس با ادامه این آموزش با ما همراه باشید.
اموال ، ماشین آلات و تجهیزات ( داراییهای ثابت مشهود ) ویژگی های معینی دارند که آنها را از سایر دارایی های یک واحد تجاری متمایز می نماید. این ویژگی ها عبارتند از :
داراییهای ثابت مشهود به بهای تمام شده تاریخی در حساب ها ارزشیابی می شوند بهای تمام شده تاریخی شامل تمامی مخارجی است که برای تحصیل دارایی و به استفاده موردنظر رساندن آن ضروری است. فرایند تخصیصی بهای تمام شده تاریخی دارایی های ثابت، به دوره های انتفاع از آنان استهلاک نام دارد.
استفاده از از سایر روشهای ارزشیابی به جز بنای تاریخی ، انحراف از اصول پذیرفته شده حسابداری است. زیرا:
دارایی هایی که به عنوان دارایی ثابت در ترازنامه درج می شوند شامل زمین ، ساختمان ، ماشین آلات ، تجهیزات ، وسایط نقلیه ، قالب های صنعتی و اثاثیه اداری است. بهای تمام شده هر یک از اقلام مذکور شامل قیمت تحصیل به علاوه مخارجی است که برای آماده کردن دارایی جهت استفاده مورد نظر صورت می پذیرد.
در مورد زمین ، بهای تمام شده عموما عبارت است از :
مخارج برچیدن ساختمان قدیمی از زمین خریداری شده به منظور ساختن ساختمان جدید به حساب زمین منظور می گردد.
بهای تمام شده ساختمان شامل مواد ، دستمزد و سربار متحمل شده طی دوران ساخت است. همچنین هرگونه حق الزحمه پرداختی به مهندسان و وکلا یا عوارض متعلقه جهت اخذ پروانه ساخت و غیره در بهای تمام شده تحصیل ساختمان منظور میشود. به طور کلی تمامی مخارج انجام شده از خاکبرداری محوطه ساختمان تا تکمیل ساختمان بخشی از بهای ساختمان را تشکیل می دهد.
در خصوص تجهیزات، بهای تمام شده شامل قیمت خرید به علاوه تمامی مخارج مربوط به خرید است که تا مرحله استفاده واقعی تحمل میشود.
هنگامی که دارایی ثابت مورد نیاز به جای خرید توسط واحد تجاری ساخته می شود ، نحوه تخصیص هزینه های سربار باید مورد توجه قرار گیرد.سه روش برخورد با هزینه های مذکور عبارتند از :
روش دوم به دلیل یکنواختی آن با اصل بهای تمام شده تاریخی از لحاظ اصول حسابداری پذیرفته شده است ، قابل ذکر است که بهای دارایی ساخته شده هرگز نمی تواند بیش از مبلغی باشد که در صورت خرید آن از یک سازنده باید پرداخت میشد.
سرمایه ای کردن مرتبط با تامین مالی ساخت یا تحصیل دارایی طبق قاعده "سرمایه ای کردن تنها هزینههای بهره واقعی دوران ساخت" انجام می شود. برای آنکه بتوان هزینه بهره را به بهای تمام شده یک دارایی منظور کرد، دارایی باید برای رسیدن به استفاده مورد نظر، یک دوره زمانی را طی کند. سرمایه ای کردن بهره نه تنها شامل دارایی های در حال ساختی که برای استفاده خود واحد تجاری است می شود، بلکه همچنین داراییهایی که به قصد فروش یا اجاره ساخته می شوند را نیز شامل می شود.
دوره ای که در آن هزینه بهره باید سرمایه ای شود زمانی آغاز می شود که به شرایط زیر وجود داشته باشد :
مبلغ بهرهای که میتواند سرمایه شود محدود به حداقل دو رقم زیر است:
برای محاسبه میانگین موزون مخارج انباشته ، مخارج ساخت توسط زمانی ( بخشی از یک دوره حسابداری ) میانگین گیری می شود که هزینه بهره میتوانست روی مخارج تحمیل شود. انتخاب نرخ های بهره مناسب برای اعمال بر میانگین موزون مخارج انباشته به نحو زیر است :
نکته : تخفیف نقدی می باید بهعنوان کاهشی در قیمت دارایی شناسایی شود و عدم پرداخت در دوره تخفیف، تغییری در این نحوه برخوردار ایجاد نمی کند.
نکته : دارایی های ثابتی که بر اساس قراردادهای اعتباری بلندمدت خریداری شدهاند باید به ارزش فعلی ما به ازاء مبادله در تاریخ خرید اندازه گیری و ثبت شود. هنگامی که بدهی مذکور فاقد نرخ بهره صریحی است یا نرخ آن غیر معقول است ، یک نرخ بهره ضمنی باید برای محاسبه ارزش فعلی تعیین شود.
هنگامی که گروهی از دارایی های ثابت به طور یکجا و به یک مبلغ معین خریداری می شود ، کل بهای تمام شده باید میان دارایی های متفاوت بر مبنای ارزش های متعارف نسبی آنها تخصیص یابد اگر دارایی های ثابت از طریق صدور اوراق بهادار حقوق صاحبان تحصیل شود ، باید به ارزش متعارف اوراق بهادار صادر شده ثبت شوند. در صورتی که ارزش بازار اوراق بهادار به سادگی قابل تعیین نباشد ، ارزش متعارف دارایی ها باید به عنوان مبنای ثبت مبادله استفاده شود. مبانی مورد استفاده در ثبت دارایی های ثابت اهدا شده به واحد تجاری ، ارزش متعارف دارایی های تحصیل شده است. در این حالت ، داراییهای ثابت بدهکار و حساب سرمایه اهدایی به عنوان بخشی از حقوق صاحبان سهام بستانکار می شود.
دارایی های غیر پولی مانند موجودی کالا یا داراییهای ثابت مشهود، اقلامی هستند که طی زمانی ممکن است قیمت آنها تغییر یابد. عنصر اصلی در حسابداری معاوضه غیر پولی دارایی ها عبارت است از نوع داراییهایی که معاوضه می گردند. اگر مبادله شامل معاوضه دارایی های نامشابه باشد بهای تمام شده دارایی غیر نقد تحصیل شده عموماً ارزش متعارف دارایی واگذار شده ثبت می شود. و سود و زیان معاوضه شناسایی می شود.تنها زمانی از ارزش متعارف دارایی تحصیل شده برای ارزشیابی مبادله استفاده می شود که ارزش متعارف آن حاوی شواهد روشنتری از ارزش متعارف دارایی واگذار شده باشد.
دارایی های غیر پولی مشابه داراییهای هستند که از لحاظ نوع کلی یکسان باشند ، عملکرد مشابه داشته باشند یا آنکه در کسب و کار مشابهی به کار گرفته شوند. هنگامی که داراییهای غیر پولی مشابه معاوضه می شوند حاصله باید بلا- شناسایی شود. زیان ، برآیند کمتر بودن ارزش متعارف دارایی واگذار شده نسبت به ارزش دفتری آن است.
در صورتی که معاوضه داراییهای غیر پولی مشابه منجر به سود شود ، وجود یا فقدان وجه نقد به عنوان بخشی از مبادله باید قبل از ثبت مبادله مورد توجه قرار گیرد. اگر دارایی های غیر پولی مشابه بدون دریافت یا پرداخت وجه نقد معاوضه شوند هیچ گونه سودی شناسایی نمی شود. در صورت دریافت و پرداخت وجه نقد در معاوضه ، شرکت پرداخت کننده نباید سودی شناسایی کند. اما اگر وجه نقد دریافت شود بخشی از سود مبادله توسط شرکت دریافت کننده وجه نقد باید شناسایی گردد. سود شناسایی شده برابر است با نسبت وجه نقد دریافتنی به کل مابه ازاء دریافتی ضرب در سود مبادله.
خلاصه اینکه زیان در هر دو معاوضه دارایی های مشابه و غیر مشابه باید شناسایی شود. سود در صورتی شناسایی میشود که معاوضه مربوط به دارایی های نامشابه باشد و سود تحقق نیافته تلقی می شود اگر مبادله مربوط به دارایی های مشابه باشد مگر وجه نقد یا سایر مابه ازاهای پولی دریافت شود که در این حالت بخشی از سود شناسایی می گردد.همچنین ، سود یا زیان معاوضه دارایی های غیر پولی از طریق مقایسه ارزش دفتری دارایی واگذار شده با ارزش متعارف همان دارایی محاسبه می گردد.
مخارج انجام شده برای دارایی های ثابت پس از رسیدن به. استفاده مورد نظر یا به حساب دارایی دارایی منظور می شود ( مخارج سرمایه ای ) یا به عنوان هزینه درج می شود. برآورده شدن یکی از سه شرط زیر معیار شناخت مخارج به عنوان مخارج سرمایه ای است :
عموماً مخارج مرتبط با دارایی های ثابت پس از تحصیل اولیه شامل موارد زیر است :
به دلیل آنکه اضافات منجر به خلق داراییهای جدید میگردد ، آنها باید سرمایه شود.
بهسازی و جایگزینی به معنای تعویض یک دارایی با دارایی دیگر است. بهسازی عبارت است از تعویض یک دارایی بهتر با دارایی استفاده شده در حالی که جایگزینی به معنای تعویض با یک دارایی مشابه است.مسئله اصلی در حسابداری بهسازی و جایگزینی درک تمایز این مخارج از تعمیرات عادی و معمول است. اگر بهسازی یا جایگزینی منجر به افزایش خدمات بالقوه و آتی یک دارایی شود ، مخارج مربوطه باید سرمایه ای شوند.
سرمایی ای شدن از طرق زیر انجام پذیر است :
شرایط خاص هر فعالیت به تعیین روش مناسب مورد استفاده کمک می کند.
نکته : هزینه های تجدید آرایش دارایی ها و نصب مجدد عموماً به عنوان یک دارایی جداگانه شناسایی و مستهلک می شود.
نکته : تعمیرات عادی مخارجی هستند که برای نگهداری داراییهای ثابت در شرایط عملیاتی انجام می شوند. مخارج تعمیرات به حساب هزینه دوره فوق منظور می گردد.
هنگامی که یک دارایی ثابت واگذار می شود ثبت های حسابداری باید بهای تمام شده و استهلاک انباشته دارایی را حذف نماید استهلاک دارایی تا تاریخ واگذاری باید ثبت شده و هرگونه سود یا زیان حاصله شناسایی گردد. دارایی های ثابت ممکن است به طور اختیاری ، از طریق فروش ، معاوضه تبدیل غیر اختیاری یا کنارگذاری واگذار شود.
دارایی های نامشهود همچون حق اختراع ، حق انتشار ، فرانشیز و نام تجاری را قابل شناسایی و سرقفلی را غیرقابل شناسایی می نامند.دارایی های نامشهود از طریق خرید یا ایجاد در واحد تجاری قابل تحصیل است. عمر مفید برخی از آنها مثل مخارج تاسیس و سرقفلی نامعین است. استهلاک این دارایی ها حداکثر ۴۰ سال است. سرقفلی مثبت یک دارایی و سرقفلی منفی در فرایند تحصیل به روش خرید باید به نسبت ارزش های تخصیص یافته به داراییهای غیرجاری ( به جز سرمایه گذاری بلند مدت ) تسهیم و مازاد درآمدهای انتقالی به دورههای آتی منظور شود.
حسابداری استهلاک عبارت است از فرایند تخصیص بهای تمام شده یک دارایی های ثابت به سود. رویکرد تخصیص بهای تمام شده توجیهپذیر است زیرا به تطابق هزینه ها و درآمدها میانجامد، چون تعیین نوسانات در ارزش بازار دشوار است. ثبت استهلاک طی هر سال از عمر مفید دارایی انجام میشود و این ثبت شامل بدهکار کردن هزینه استهلاک و بستانکار کردن استهلاک انباشته است. ارزش دفتری دارایی های ثابت در ترازنامه از طریق کسر استهلاک انباشته از بهای تمام شده دارایی بیان می شود.
عوامل محاسبه استهلاک:
مبنای استهلاک تفاوت بهای تمام شده دارایی و ارزش اسقاط آن است. ارزش اسقاط مبلغی برآوردی است که در زمان فروش یا برکناری دارایی دریافت میشود.
نکته : عمر مفید یک دارایی ثابت شامل تعداد سالهایی است که دارایی قادر است از نظر اقتصادی خدمت ارائه کند. عمر مفید دارایی متفاوت از عمر فیزیکی آن است. برآورد عمر مفید بر عوامل اقتصادی و فیزیکی کاربرد آن مبتنی است. عوامل اقتصادی مربوط به عدم کفایت و نابابی است. عوامل فیزیکی مرتبط با کهنگی ، فساد و صدمات و خساراتی است که از ارائه خدمات بیشتر دارایی جلوگیری می کند.
نکته : روش استهلاک انتخاب شده برای یک دارایی معین باید سیستماتیک و منطقی باشد. به عبارت دیگر ، روش انتخابی باید بیانگر الگوی احتمالی تنزل خدمات یک دارایی باشد. روشهای استهلاک را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد :
به طور کلی ، استهلاک باید بر مبنای تعداد ماه هایی که دارایی از تاریخ تحصیل مورد استفاده قرار گرفته است مستهلک شود.هزینه استهلاک سود خالص و مالیات بر درآمد دوره را کاهش میدهد و از آنجا که هزینه غیر نقدی است یک منبع نقدی شرکت محسوب می گردد.
اگر ارزش یک دارایی ثابت به طور دائمی کاهش یابد ، دارایی مذکور باید تا ارزش خالص بازیافتنی آن کاهش داده شود. کاهش ارزش دائمی موجب شناسایی زیان و کاهش ارزش دفتری دارایی از طریق بستانکار کردن استهلاک انباشته می گردد. همچنین ممکن است برآورد های عمر مفید و ارزش اسقاط تغییر نماید.
فرایند ثبت مصرف منابع طبیعی یا داراییهای نقصان پذیر را استهلاک ( نقصان ) گویند. مبنای استهلاک منابع طبیعی شامل بهای تحصیل ، هزینه های استخراج و هزینه های امتیازات مربوطه پس از کسر ارزش باقیمانده زمین آن است. دارایی های مشهود مورد استفاده جهت استخراج منابع طبیعی در حساب جداگانه سبز و مستهلک می شوند. استهلاک (نقصان) عموما مبتنی بر تعداد واحدهای استخراج شده طی دوره است که با استفاده از روش استهلاک و فعالیت انجام می شود. برآورد مخازن قابل استخراج یکی از دشواریهای فرایند استهلاک منابع طبیعی است.
نکته :شرکت های صنعت نفت و گاز ، بهای تمام شده خود را بر اساس روش های کوشش های موفق یا بهای کامل تعیین می کنند.