انحلال شرکت ممکن هست برای هر کسب و کاری اتفاق بیفتد و بدلایل گوناگون موسسین یا قانون تصمیم به انحلال شرکت بگیرند. در صورتی که انحلال یک شرکت اعلام گردید لازم هست اقداماتی توسط سهامداران شرکت انجام گردد که مهمترین آن تصفیه با ذی نفعان شرکت می باشد.قانون تجارت جمهوری اسلامی ایران،انحلال و شرایط آن را پیش بینی نموده است.انحلال شرکت هم رویدادهای حسابداری مختلفی دارد که این رویدادها در مبحث حسابداری شرکتها مورد بررسی قرار گرفته و ما در ادامه علاوه بر انتشار مواد قانونی مربوط به انحلال شرکت،ثبت های حسابداری مرتبط با انحلال و تصویه شرکت را نیز بیان خواهیم کرد.
معمولا کلیه شرکتها برای فسخ و انحلال شرکت مقررات خاصی را در نظر می گیرند، ولی در مواردی که ترتیب مخصوصی در شرکتنامه یا در اساسنامه شرکت پیش بینی نشده باشد، قانون مقررات کلی برای این موضوع در نظر گرفته است .
مواد ۱۳۶ تا ۱۶۰ قانون تجارت موارد انحلال و فسخ شرکت تضامنی را به شرح زیر مقرر می دارد:
در صورت تقاضای فسخ توسط یکی از شرکاء : در صورتی که اساسنامه این حق را از شرکاء سلب نکرده باشد و تقاضا ناشی از قصد اضرار نباشد. ولی اگر شرکتنامه ساکت باشد حق فسخ برای هر یک از شرکاء محفوظ است . فسخ شرکت در صورتی که در شرکتنامه مقید به شرایطی شده باشد ، البته رعایت شرایط لازم است ولی اگر شرایطی تعیین نشده باشد یا اساسنامه شرکت ساکت باشد نباید تقاضای فسخ شرکت ناشی از قصد اضرار باشد. علاوه بر شروط بالا ماده ۱۳۷ قانون تجارت مقرر می دارد که اولا تقاضای فسخ باید شش ماه قبل كتبا اعلام شود و ثانیا اگر موافق اساسنامه سال به سال به حساب شرکت رسیدگی می شود ، فسخ در موقع ختم محاسبات سالیانه انجام می گیرد.
ورشکستگی یکی از شرکاء : اصولا اعتبار شرکت های تضامنی بستگی به اعتبار شرکاء آن دارد و معمولا ورشکستگی شریک یکی از موجبات انحلال شرکت است. ماده ۱۳۸ قانون تجارت انحلال شرکت را منوط به تقاضای مدیر تصفیه شرکت ورشکسته می نماید و ماده ۱۳۱ قانون تجارت مقرر می دارد که در صورت ورشکستگی یکی از شرکاء و همچنین در صورتی که یکی از شرکاء به موجب ماده ۱۲۹ قانون تجارت انحلال شرکت را تقاضا کرد ، سایر شرکاء می توانند حق و حقوق شریک ورشکسته را نقدأ تأدیه کرده و او را از شرکت خارج کنند ، اما اگر شرکاء نتوانند حق و حقوق شریک ورشکسته را نقدا بپردازند شرکت منحل خواهد شد.
در مورد فوت یکی از شرکاء ماده ۱۳۹ قانون تجارت مقرر می دارد که بقاء شركت منوط به رضایت سایر شرکاء و وراث متوفی خواهد بود . در صورتی که وراث متوفي ظرف یکماه از تاریخ فوت عدم تمایل خود را به ادامه شرکت به سایر شرکاء اعلام نماید و سایر شرکاء حاضر به پرداخت حق و حقوق متوفی نباشند شرکت منحل خواهد شد.
در صورت محجوریت یکی از شرکاء در صورتی که قائم مقام محجور عدم تمایل خود را به ادامه مشارکت اعلام نماید و سایر شرکاء حاضر به پرداخت حق و حقوق او برای خروج از شرکت نباشند شرکت منحل خواهد شد.
اگر انحلال شرکت بعلتی غیر از ورشکستگی باشد شخصیت حقوقی شرکت پس از انحلال نیز باقی است و متصدی تصفیه که اداره امور شرکت در حال تصفیه را بعهده دارد می تواند از طرف شرکت اقدامات لازم را انجام دهد و شرکاء شرکت هم مانند قبل مجاز نیستند در اموال شرکت مداخله نموده و مبادرت به وصول مطالبات نمایند و یا دارایی های شرکت را شخصا مصرف کنند.
مدیر یا مدیران تصفیه در صورت انحلال شرکت توسط محکمه ای که رأى انحلال را صادر نموده تعیین می شود و در سایر موارد نیز با توافق شرکاء انتخاب خواهند شد.
اهم وظایف مدیران تصفیه به شرح زیر می باشد :
با توجه به مدتی که برای انجام امور تصفیه لازم است انحلال و تصفیه شرکتها به یکی از دو روش زیر انجام می شود :
در این روش شرکاء توافق می نمایند دارایی های شرکت را بطور یکجا و یا در مدت کوتاه به فروش رسانده و با بدهکاران و بستانکاران تصفیه حساب نموده و حق و حقوق شرکاء پرداخت شود . برای این منظور می توان از یکی از دو روش زیر برای حسابداری استفاده نمود.
در این روش ثبتهای زیر به ترتیب انجام می شود:
الف) در دفاتر شرکت ، حسابی بنام حساب تصفیه افتتاح نموده و همه دارایی های غیر نقد را بستانکار و این حساب را بدهکار می کنیم .
حساب تصفیه xxxx
کلیه دارایی های غیر نقد xxxx
ب) در صورتی که برخی از دارایی های ثابت دارای حساب اندوخته می باشند این حساب اندوخته ار بدهکار و حساب تصفیه را بستانکار می کنیم .
حسابهای استهلاک انباشته یا اندوخته م. م. و xxxx
حساب تصفیه xxxx
ج) در صورت وصول مطالبات یا فروش هر یک از دارایی ها با مبلغ دریافت شده حساب وجوه نقد یا بانک بدهکار و حساب تصفیه را بستانکار می کنیم .
وجوه نقد xxxx
حساب تصفیه xxxx
د) به هنگام پرداخت بدهی ها با همان مبلغ که پرداخت می کنیم حساب بدهی را بدهکار و حساب وجوه نقد را بستانکار می کنیم .
حساب بدهی xxxx
وجوه نقد xxxx
ه)حق الزحمه مدیران تصفیه و سایز هزینه ها پرداخت و در نتیجه حساب تصفیه بدهکار و حساب وجوه نقد بستانکار می شود.
حساب تصفیه xxx
وجوه نقد xxxx
و) پس از فروش کلیه دارایی ها ، وصول تمام مطالبات قابل وصول و پرداخت تمام بدهی ها مانده حساب تصفیه به نسبت تقسیم سود و زیان شرکت به سرمایه شرکاء منتقل می شود.
بدیهی است اگر حساب تصفیه پس از انجام مراحل فوق دارای مانده بستانکار باشد این مبلغ نشان دهنده سود ناشی از تصفیه خواهد بود و عکس این حالت زیان را نشان می دهد. بنابراین در صورت وجود سود ثبت زیر انجام می شود.
حساب تصفيه xxxx
حساب سرمایه الف xxxx
حساب سرمایه ب xxxx
ز) پس از انجام مراحل فوق مانده حساب وجوه نقد برابر خواهد بود با جمع مانده سرمایه های شرکاء . کافی است حساب وجوه نقد بستانکار و سرمایه هر یک از شرکاء برابر آخرین مانده بدهکار شود تا کلیه حسابهای شرکت بسته شود.
حساب سرمایه الف xxxx
حساب سرمایه ب xxxx
حساب وجوه نقد xxxx
در این روش به هنگام فروش هر یک از دارایی ها و یا وصول مطالبات وجوه نقد به اندازه مبلغ خالص دریافت شده بدهکار و دارایی فروخته شده و یا وصول شده بر اساس ارزش دفتری بستانکار می شود و به اندازه تفاوت این دو رقم حساب سود و زیان ناشی از تصفیه بدهکار و یا بستانکار می شود به عنوان مثال اگر زمین به بهایی بیش از ارزش دفتری فروخته شود ثبت زیر انجام می شود.
حساب وجوه نقد xxxx
سود و زیان ناشی از تصفيه xxxx
حساب زمین xxxx
در مورد پرداخت بدهی ها نیز حساب بدهی به ارزش دفتری بدهکار و حساب وجوه نقد به مبلغ واقعی پرداخت بستانکار می شود و تفاوت این دو مبلغ نیز به حساب سود و زیان ناشی از تصفیه منظور می شود ولی در سایر موارد مشابه روش اول عمل می شود با این تفاوت که در این روش بجای حساب تصفیه از حساب سود و زیان ناشی از تصفیه استفاده می شود.
مثال - در تاریخ 79/12/29 شرکای شرکت تضامنی الف و شرکاء که به طور مساوی در سود و زیان سهیم هستند ، تصمیم گرفتند شرکت را منحل کنند برای این منظور آقای ب به عنوان مدير تصفيه انتخاب شد و مقرر شد 20٪ خالص وصول مطالبات را بعنوان حق الزحمه و سایر هزینه های تصفیه برداشت نماید. ترازنامه شرکت در تاریخ تصفیه به شرح زیر می باشد.
شرکت تضامنی الف و شركاء
ترازنامه منتهی به ۷۹/۱۲/۲۹
وجوه نقد: | 200,000 | حسابهای پرداختنی | 500,000 |
حسابهای دریافتنی | 800,000 | سرمایه الف | 1,000,000 |
اندوخته م.م.و | (200,000) 600,000 | سرمایه ب | 1,000,000 |
موجودی کالا | 700,000 | ||
ماشین آلات | 1.200.000 | ||
استهلاک(ا.م.آ) | (200,00) 1,000,000 | ||
جمع دارایی ها: | 2,500,000 | جمع بدهی و سرمایه: | 2,500,000 |
سایر اطلاعات به شرح زیر می باشد :
1-موجودی کالا به مبلغ ۸۰۰٫۰۰۰ ریال به فروش رفت .
۲-ماشین آلات به بهای ۹۰۰,۰۰۰ ریال فروخته شد.
۳-کلیه مطالبات به جز یک فقره به مبلغ 100,000 ریال که لاوصول تلقی گردید وصول شد.
سایر بدهی ها به بهای دفتری تصفیه حساب شد.
مطلوب است ثبت های مربوط به انحلال و تصفیه به هر دو روش آنی
حل مسئله با استفاده از حساب تصفیه
حساب تصفیه 2,700,000
حسابهای دریافتنی 800,000
موجودی کالا 700,000
ماشین آلات 1,200,000
اندوخته م .م . و 200,000
استهلاک ا. م.آ 200,000
حساب تصفیه 400,000
وجوه نقد 800,000
حساب تصفیه 800,000
وجوه نقد 900,000
حساب تصفیه 900,000
وجوه نقد 700,000
حساب تصفیه 700,000
140,000= 20% * 700,000
حساب تصفیه 140,000
وجوه نقد 140,000
حسابهای پرداختنی 500,000
حساب تصفیه 500,000
سرمایه الف 200,000
سرمایه ب 200,000
وجوه نقد 400,000
سرمایه الف 20,000
سرمایه ب 20,000
وجوه نقد 40,000
سرمایه الف 980,000
سرمایه ب 980,000
وجوه نقد 1,960,000
حل مساله با استفاده از حساب سود و زیان ناشی از تصفیه:
وجوه نقد 800,000
سود و زیان ناشی از تصفیه 100,000
موجودی کالا 700,000
وجوه نقد 900,000
استهلاک انباشته 200,000
سود و زیان ناشی از تصفیه 100,000
ماشین آلات 1,200,000
وجوه نقد 700,000
اندوخته م.م.و 200,000
حسابهای دریافتنی 800,000
سود و زیان ناشی از تصفیه 100,000
140,000= 20% * 700,000
سود و زیان ناشی از تصفیه 140,000
ماشین آلات 140,000
حسابهای پرداختنی 500,000
وجوه نقد 500,000
سرمایه الف 20,000
سرمایه ب 20,000
سود و زیان ناشی از تصفیه 40,000
سرمایه الف 980,000
سرمایه ب 980,000
وجوه نقد 1,960,000
نکته : اگر پس از منظور کردن زیان حاصله از تصفیه به سرمایه شرکاء ، سرمایه بعضی از شرکاء دارای مانده بدهکار باشد ، یعنی سرمایه شریک توان جذب زیان را نداشته باشد شریک می بایست مبلغ بدهی سرمایه خود را به شرکت پرداخت نماید. به عنوان مثال اگر سرمایه آقای الف در اثر زیانهای وادره مبلغ ۱۲۰٫۰۰۰ ریال مانده بدهکار داشته باشد ، پس از پرداخت مبلغ فوق توسط آقای الف ثبت زیر انجام می شود.
سرمایه الف 120,000
وجوه نقد 120,000
ولی اگر آقای الف توانایی پرداخت مبلغ بدهی سرمایه خود را نداشته باشد این زیان به نسبت سود و زیان به حساب سرمایه سایر شرکاء منظور می شود.
بابت کسری سرمایه آقای الف
سرمایه ب 120,000
سرمایه الف 120,000