نباید فراموش کرد که «توسعه مداوم» اساس «تداوم تولید» است و هر توسعه و حرکت رو به جلویی، اگر متصل به برنامه بعدی نشود، حتما به ایستایی و توقف منتهی خواهد شد.
پروژه بزرگ هلدینگ برکت (یعنی ساخت شهرک دارویی برکت) و تئوری این استاد دانشگاه مبنی بر «بنبست توسعهای صنایع دارویی و راهکارهای برونرفت از آن»، دلایل اصلی مصاحبه با وی بود که در پی میآید.
بهعنوان یک استاد مدیریت اقتصاد دارو، چرا شما معتقدید که در توسعه صنایع دارویی بنبست ایجاد شده است و از دیدگاه جنابعالی بهعنوان یک مدیر صنعتی، چگونه باید از این بنبست خارج شد؟
جامعه داروسازی کشور، جامعه نسبتا کوچکی است با دستاوردهای بسیار بزرگ که بخشی از این دستاوردها و اثرات در حوزه تولید و صنعت داروسازی نمایان شده است.
در همین حال نباید فراموش کرد که «توسعه مداوم» اساس «تداوم تولید» است و هر توسعه و حرکت رو به جلویی، اگر متصل به برنامه بعدی نشود، حتما به ایستایی و توقف منتهی خواهد شد.
همچنین باید به یاد داشت که دارو در امنیت غیرعامل و اقتدار ملی نیز نقشی تعیینکننده داشته و دارد.
بنابراین پس از پیروزی انقلاب اسلامی جهت حرکت صنایع دارویی برای دولتمردان، متخصصان و فعالان عرصه صنایع دارویی مشخص بود، تولید برای رفع نیاز بازار داخلی؛ این موضوع باعث شد کارخانههای داروسازی موجود در آن زمان رشد کرده یا کارخانههای جدیدی احداث شوند و دانش و امکانات خوبی در خصوص داروسازی در کشور ایجاد شود تا جایی که به جرات میتوان صنایع دارویی حال حاضر کشور را یکی از ثمرات و اثرات ارزشمند انقلاب دانست.
این درایت شکل گرفته در کل نظام دارویی و حرکت ملی ناشی از این عقلانیت در بخش صنایع دارویی جواب داد و صنعت دارویی ما توانست اکثر نیاز دارویی کشور را برآورده کند اما علیالقاعده این برنامه توسعه اولیه باید به برنامه توسعه ثانویهای متصل میشد که متاسفانه این اتفاق آنگونه که بایسته بود به وقوع نپیوست.
چه برنامهای میتوانست برنامه دوم توسعه صنایع دارویی کشور باشد که در انجام آن تعلل شد؟
به اعتقاد من از آن مقطعی که ما توانستیم نیاز کشور به داروهای رایج را تامین کنیم، تداوم برنامه توسعه صنایع دارویی کشور میتوانست «همترازی با رقبای بینالمللی» باشد.
اما متاسفانه رضایت به بازار داخلی و داشتههای درونمرزی، عامل مهم توقف توسعه یا بهتر بگوییم «بنبست توسعهای مطلوب» این صنایع شد.
نگاهی به وضعیت تبادلات دارویی ما با جهان همین موضوع را به خوبی اثبات میکند.
صادرات دارویی ما به لحاظ وزنی بالاست ولی از جهت ارزشی و مبلغی بسیار کم ارزش است، برعکس واردات ما به جهت تعدادی و وزنی بسیار کمحجم ولی به جهت قیمتی بسیار گران است تا آنجا که از ۱۲ هزار میلیارد تومان ارزش بازار دارویی کشور، یکسوم آن سهم داروهای وارداتی است درحالی که از نظر تعدادی این داروها، فقط سه تا چهار درصد سهم بازار کشور ما را به خود اختصاص دادهاند و این یعنی اینکه ما از تولید داروهای با ارزشافزوده بالا جا ماندهایم.
بنابراین صنایع دارویی کشور در تداوم توسعه خود، چارهای جز هدفگذاری تولید داروهای نوین با ارزش بالا و حجم پایین و حضور در بازار جهانی و همترازی با رقبای خارجی ندارد.
شما فکر میکنید صنعت دارو قادر به همترازی با رقبای خارجی خود است؟
چرا نباشد؟ صنایع دارویی ما نیمی از مسیر را که نهادینهسازی دانش، فناوری و بینش صنعتی لازم برای تولید دارو بوده طی کرده است چرا نتواند نیم دیگر را طی کند؟
همین الان در گروه برکت، ما دهها قلم داروی «آنتیکنسر» (ضدسرطان) تولید میکنیم و بخش مناسبی از نیاز دارویی کشور به این داروها را برطرف کردهایم.شرکتهای دیگری هم هستند که وارد حوزه تولید داروهای با تکنولوژی بالا (High Tech) شدهاند.
ضمن آنکه وقتی میگوییم رقبای خارجی نباید در اولین گام کمپانیهای بزرگ چند ملیتی دارو را متصور شویم. هدفگذاری اولیه ما میتواند تامین نیازهای داخلی و منطقهای به داروهای نوین با دانش بالا باشد، سپس گامهای بعدی را برداشت.موضوع اصلی در مقطع کنونی تغییر رویکرد و نگاه و درک این واقعیت است که دیگر نمیتوان با تولید همان داروهای رایج و قدیمی به تداوم کار صنعت دارو امیدوار بود.
شاید بهتر بود اینطوری سوال کنیم که به عقیده شما زیرساختهای لازم برای بهروزرسانی صنایع دارویی چیست و دولت باید چه اقداماتی را انجام دهد و صنعت چه کارهایی را ؟
بدترین سوال همین است که بپرسیم دولت باید چه کاری انجام دهد!
صنعت دارو باید یاد بگیرد که متکی به خودش باشد و بتواند در مسیر توسعه حرکت کند.
البته دولت وظیفه هموارسازی مسیر صنعت را (تا آنجا که امکان داشته باشد)، دارد و چشماندازهای کلان همه بخشهای اقتصادی کشور باید توسط حاکمیت تعریف شود، کما اینکه در مورد «دارو» (با توجه به اهمیت راهبردی آن) علاوهبر سند چشمانداز ۱۴۰۴ در ابلاغیههای «اقتصاد مقاومتی» و «سلامت»، مقام معظم رهبری راهبردهای مقتضی را به درستی تبیین کردهاند و اینک نوبت واحدهای داروسازی است که در این مسیر حرکت کنند.
برای آغاز این حرکت، باید تفکر مدیران به سمت توسعه نوین جلب شود.
با تفکر سنتی، نمیتوان توقع بروز اقدامات جدید و موثر در همترازی با رقبای خارجی را داشت، خصوصا که اکثر واحدهای داروسازی ما کوچک بوده و امکان سرمایهگذاری و مخاطرهپذیری ورود به عرصههای نوین یا رقابتهای برونمرزی را به تنهایی ندارند.
بهعبارت سادهتر هر مدیری در صنعت دارو با نگاه به آینده و الزامات تداوم حیات کارخانه تحت مدیریت خود باید فکر کند که چه اقداماتی را میتواند یا باید انجام دهد، آن وقت است که مثل دهههای قبل (که صنایع دارویی به سمت تامین نیاز داخلی حرکت پرشتابی را آغاز کرد) در این مقطع زمانی، جریانی از توسعه ثانویه ایجاد میشود.
شاید عدهای بر این باور باشند که این نوع تفکر توسعهطلبانه مربوط به بخشخصوصی است درحالی که بزرگترین کارخانههای دارویی کشور ما غیرخصوصیاند، (به عنوان مثال همین مجموعه دارویی برکت) بنابراین سوال ما این است که خود شما چه اقداماتی را برای توسعه نوین و مطلوب انجام دادهاید؟
بله اخیرا شاهدیم که عدهای خصوصیسازی را شرط اول توسعه صنعت دارو عنوان میکنند.
من از این همکاران (که بسیاری از آنان مدیران قبلی شرکتهای دارویی غیرخصوصی بودهاند)، سوال میکنم، موج اول توسعه صنایع دارویی چگونه حادث شد؟
آیا غیر از این است که ابتدا شرکتهای دولتی و عمومی کار تولید و توسعه صنعت داروسازی را آغاز کردند و سپس مسیر حضور بخش خصوصی در صنایع دارویی هموار شد و سرمایهگذاران بخش خصوصی وارد این عرصه شده و مالکیت و مدیریت شرکتهای دارویی را برعهده گرفتند؟ بنابراین میتوان گفت آنچه مهم است نوع مدیریت است و نه نوع مالکیت، کمااینکه حتی در کشورهای صنعتی بخشهای عمومی (مثل بنیادها، شهرداریها، بانکها و بیمهها) وارد حوزه بنگاهداری میشوند و صنایع موفقی را ایجاد و اداره میکنند.
اما در پاسخ به بخش دوم سوالتان، مجموعه برکت برای خود دو رسالت ملی و سازمانی قائل است و بر همین اساس هم اقدامات و رویکردهای خود را تنظیم میکند.
در سطح درون سازمانی، «مدیریت توسعهای محور» در واقع شالوده کار شرکتهای این گروه بوده و است.
در ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) تنها بخشی که تمامی درآمدهای آن دوباره به همان بخش بازمیگردد، همین بخش دارویی است، این موضوع یعنی بازگشت سود به سرمایهگذاری مجدد، تقریبا در هیچ جای دیگری در کل بخش صنعت کشور (چه بخش خصوصی و چه غیرخصوصی)، صورت نمیگیرد.
از این سرمایههای ایجاد شده از گردش کاری شرکتهای دارویی مجموعه هم مواردی نظیر تولید داروهای ضدسرطان، هورمونی و آنتیدیابت و سایر داروهای نوین خصوصا داروهای مبتنی بر نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی، تولید مواد اولیه و داروهای ارزشمند (با حجم کم و ارزش بالا)، برپایه فناوریهای نوین و امثال آن پیگیری شده است.
تمامی شرکتهای دارویی بزرگ و قبلی زیرمجموعه شرکت سرمایهگذاری دارویی برکت (که تماما بورسی و سهامی عام هستند و «برکت» هم در کنار هزاران سهامدار دیگر در این شرکتها دارای سهام است)، دارای رتبههای بسیار مناسبی در شاخصهای مختلف سازمان بورس (از جمله شفافیت اطلاعات و عملکرد) هستند و شرکتهای موفقی در صنایع دارویی محسوب میشوند زیرا اعتقاد داریم مدیریت این شرکتها باید براساس قوانین کشوری (مانند قانون تجارت و وزارت بهداشت و...)، مقررات سازمان بورس و قواعد مدیریتی و اقتصادی در حوزه بنگاهداری انجام پذیرد.
شرکتهای جدید برکت هم همگی در عرصههای نوین دارویی پیریزی شدهاند.
اخیرا هم قراردادهای مناسبی را با کمپانیهای معتبر دارویی جهان برای تولید مشترک و داشتن نقش منطقهای این کمپانیها، منعقد کردهایم.
در سطح ملی و برای هموارسازی راه توسعه مطلوب صنایع دارویی نیز اقدامات مهمی داشتهایم که شاید مهمترین آنها ساخت شهرک دارویی برکت و تولید مواد اولیه دارویی با اولویت مواد اولیه استراتژیک (مانند پنیسیلین) بوده است.
اما منتقدان به اقدامات مجموعه شما نقدهایی را وارد میکنند، بهعنوان نمونه تلاش اخیرتان برای تبدیل شهرک دارویی برکت به منطقه آزاد اقتصادی را نوعی امتیازخاص دانسته و به آن انتقادهایی را وارد کردند. درخصوص پروژه آنتیبیوتیکسازی برکت نیز بحث عدم توجیه اقتصادی این پروژه را عنوان میکنند، با این وجود هنوز اعتقاد دارید که این اقدامات رویکردهای ملی «برکت» به سوی توسعه کل صنایع دارویی کشور محسوب میشود؟!
این نقدها و انتقادات میتوانست درست و وارد باشد به شرط آنکه ما کل شهرک دارویی برکت را در انحصار خود نگه میداشتیم.
اما الان شرایط ورود به این شهرک برای همه (حتی شرکتهای زیرمجموعه خود شرکت سرمایهگذاری دارویی برکت) کاملا یکسان است.
در واقع شهرک برکت منحصربه فرد است اما انحصار به فردحقوقی یا حقیقی ندارد.
اتفاقا ما علاقهمندیم بخش خصوصی وارد این شهرک و از امکانات آن بهرهمند شود اما نه برای ایجاد کارخانههای تولید داروهای چند نسل قبل بلکه برای تولید داروهای حال و آینده مورد نیاز کشور و قابل عرضه و رقابت در سطوح منطقهای و جهانی بنابراین هر درخواستی برای ورود به شهرک برکت که با این رویکرد انطباق داشته باشد را قبول میکنیم.
خوشبختانه تاکنون هم چندین شرکت معتبر داخلی و حتی خارجی و با سرمایهگذاری مشترک قطعاتی را در این شهرک خریداری کردهاند و همین موضوع نشانگر رویکرد ملی مجموعه در توسعه است.
درخصوص آنتیبیوتیکسازی هم میتوانم بگویم که علاوهبر اهمیت این ماده موثره در امنیت ملی، این پروژه به دلیل تامین نیاز کشور و امکان افزایش ظرفیت تولید آنتیبیوتیکها توسط تولیدکنندگان ایرانی و حتی منطقهای، آن هم در بخشی از جهان که بیشترین نیاز را به آنتیبیوتیکها دارد (یعنی آسیایمیانه، خاورمیانه و کل آفریقا)، میتوان با قطعیت گفت که این پروژه هم صددرصد دارای توجیه اقتصادی بوده است، کما اینکه پساز راهاندازی واحد تولید پودرپنیسیلین توسط مجموعه برکت، واحد قدیمی و قبلی آنتیبیوتیکسازی کشور (واقع در ناحیه شمال)، مجددا فعال شد و خوشبختانه از ورطه ورشکستگی به مرحله سوددهی رسید.
در پایان اگر علاقهمند به طرح مسالهای هستید، بفرمایید.
فراموش نکنیم بنیان اقتصاد مقاومتی اتکای حداکثری به داشتههای داخلی است. نباید از یاد ببریم که همه ما در کشتی کشورمان هستیم، منافع حاصل از تقویت هر بخش کشور، شامل حال همه و برعکس مضرات تضعیف هر قسمت به زیان همه است.
حوزه صنایع دارویی عرصه مهمی است و قابلیت پیشرو بودن را داراست، دستاوردهای ارزشمند این صنایع در صورتی برای فردای کشور پابرجا خواهد ماند که ما لزوم روزآمدی آن را امروز درک کنیم.