ایران آنلاین / چند روز قبل دختر و پسر جوانی در یکی از خیابانهای خلوت در غرب تهران سرگرم گفتوگو بودند که مرد جوانی سوار بر خودروی پراید مقابل آنها توقف کرد. او در حالی که خود را مأمور معرفی کرد درباره نسبت دختر و پسر پرسید.
پسر جوان هم توضیح داد که قرار است با هم ازدواج کنند و خانوادههایشان نیز در جریان هستند. اما مرد پراید سوار گفت: برای روشن شدن ماجرا باید به کلانتری منتقل شوید تا درباره اظهارات شما بررسی شود. بعد هم آنها را سوار خودرواش کرد. اما هنوز چند کیلومتری نرفته بودم که مأمور قلابی گفت: اگر میخواهید این موضوع تمام شود میتوانید مقداری پول بدهید و بروید و من هم همهچیز را نادیده میگیرم.
بدینترتیب پدرام ۳۰ هزار تومان پولی که همراه داشت را به راننده پراید داد اما مأمور قلابی گفت: این مبلغ ناچیز است برای همین پدرام از او خواست در مقابل یک عابربانک نگه دارد تا پول بگیرد. چند دقیقه بعد خودرو مقابل یک بانک متوقف شد و پدرام خود را به دستگاه عابربانک رساند اما راننده پراید در حالی که دختر جوان سوار خودرواش بود بسرعت فرار کرد.
همان موقع پسر جوان خود را به پلیس رساند و کمک خواست. بلافاصله نیز جستوجوهای مأموران برای دستگیری راننده شیطانصفت آغاز شد. تا اینکه ساعتی بعد دریافتند مرد جوان پس از آزار و اذیت دختر ربوده شده و سرقت گوشی تلفن و کارت عابربانکش او را در محلی خلوت رها کرده و گریخته است.
تجسسها برای دستگیری راننده شیطان صفت ادامه داشت تا اینکه مأموران گشت پلیس بهخودروی پرایدی ظنین شدند. پس از تحقیق مشخص شد خودرو چند روز پیش به سرقت رفته است.
تعقیب و گریز در خیابان یک طرفه
بدینترتیب مأموران به راننده دستور ایست دادند اما او بدون توجه به هشدار پلیس فرار کرد، سرانجام پس از تعقیب و گریز، راننده پراید وارد خیابانی یک طرفه- در خلاف مسیر- شد و برای آنکه راه فراری از میان خودروها باز کند چندین خودرو را درهم کوبید. مأموران که احتمال فرار راننده جوان را میدادند با شلیک چند تیر هوایی موفق به دستگیری مرد جوان شدند. در بازرسی از خودرو، مأموران هفت دستگاه گوشی تلفن همراه، یک برگ چک متعلق به بانکی در رامسر و یک کارت عابربانک پیدا کردند. در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد کارت عابربانک متعلق به دختر جوانی است که چند روز قبل به همراه پدرام در دام راننده شیطانصفت گرفتار شده بود.
کودکی در داخل خودروی مسروقه
این تبهکار که پس از انتقال به دادسرای جنایی تهران در برابر بازپرس آرش سیفی از شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران قرار گرفته بود در بازجوییها به ربودن دختر جوان اعتراف کرد و در مورد چکی که داخل خودرواش پیدا شده بود گفت: من اعتیاد شدیدی به ماده مخدر شیشه دارم و همین مسأله باعث شد که به سمت دزدی و جعل بروم. چندین بار هم بههمین دلیل بازداشت شدم. مدتی قبل به رامسر رفته بودم که متوجه شدم خودروی سمندی در کنار خیابان پارک شده است. از آنجا که سوئیچ روی ماشین بود وسوسه شدم تا آن را بدزدم. سوار ماشین شدم و به راه افتادم اما هنوز راه زیادی نرفته بودم که صدای بچهای را از صندلی عقب شنیدم. سرم را که برگرداندم دیدم کودکی روی صندلی عقب خوابیده است که خیلی تعجب کردم. بعد از طی مسافتی خودرو را نگه داشتم و بچه را در کنار خیابان گذاشتم و به راهم ادامه دادم از آنجا که احتمال میدادم به خاطر بچه، پلیس طرح مهار بگذارد و دستگیر شوم خودرو را هم چند خیابان آنطرفتر رها کردم و چکی را که داخل داشبورد بود برداشتم و بعد از آن به تهران برگشتم.
این متهم درباره گوشیهای کشف شده داخل خودرو نیز گفت: از زمانی که به تهران آمدهام، همشهریهایم تصور میکنند که من وضع مالی خوبی دارم. برای همین تعداد زیادی گوشی تلفن همراه خریدهام تا هر بار یک شماره تلفن به آنها بدهم که تصور کنند خیلی پولدار هستم.»/ایران